پارت چهارم

زمان ارسال : ۳۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه

سرگرد بر روی عرشه کشتی ایستاده بود.کشتی سفید و کوچکی که یشتر حکم کشتی تفریحی داشت، تا وسیله‌ای که بخواهد آنها را به نبرد ببرد.رک بخواهم بگویم در مقابل پلنگ‌سیاه،بزغاله‌ای بیش نبود! باد با بی رحمی بر صورتش سیلی می‌زد. موج‌های دریا هرازگاهی خود را بدون ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید